جدول جو
جدول جو

معنی مسخره کردن - جستجوی لغت در جدول جو

مسخره کردن
(شَ بَاَ تَ)
مضحکه کردن. ریشخند نمودن. استهزا کردن. فسوس نمودن. افسوس کردن. اضحوکه قرار دادن: تو روح را مسخره کرده ای. (سایه روشن صادق هدایت ص 19)
لغت نامه دهخدا
مسخره کردن
ریشخند کردن
تصویری از مسخره کردن
تصویر مسخره کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
مسخره کردن
استهزا کردن، تمسخر کردن، ریشخند کردن، به سخره گرفتن، دست انداختن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
مسخره کردن
يسخّر من
تصویری از مسخره کردن
تصویر مسخره کردن
دیکشنری فارسی به عربی
مسخره کردن
Jeer, Scoff
تصویری از مسخره کردن
تصویر مسخره کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
مسخره کردن
se moquer
تصویری از مسخره کردن
تصویر مسخره کردن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
مسخره کردن
เยาะเย้ย , เยาะเย้ย
تصویری از مسخره کردن
تصویر مسخره کردن
دیکشنری فارسی به تایلندی
مسخره کردن
مذاق اڑانا , مذاق اڑانا
تصویری از مسخره کردن
تصویر مسخره کردن
دیکشنری فارسی به اردو
مسخره کردن
ঠাট্টা করা , তামাশা করা
تصویری از مسخره کردن
تصویر مسخره کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
مسخره کردن
嘲笑する , 嘲笑する
تصویری از مسخره کردن
تصویر مسخره کردن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
مسخره کردن
dhihaki
تصویری از مسخره کردن
تصویر مسخره کردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
مسخره کردن
嘲笑
تصویری از مسخره کردن
تصویر مسخره کردن
دیکشنری فارسی به چینی
مسخره کردن
ללעוג , ללעוג
تصویری از مسخره کردن
تصویر مسخره کردن
دیکشنری فارسی به عبری
مسخره کردن
비웃다
تصویری از مسخره کردن
تصویر مسخره کردن
دیکشنری فارسی به کره ای
مسخره کردن
alay etmek
تصویری از مسخره کردن
تصویر مسخره کردن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
مسخره کردن
mengejek
تصویری از مسخره کردن
تصویر مسخره کردن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
مسخره کردن
मजाक करना , मजाक उड़ाना
تصویری از مسخره کردن
تصویر مسخره کردن
دیکشنری فارسی به هندی
مسخره کردن
deridere
تصویری از مسخره کردن
تصویر مسخره کردن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
مسخره کردن
burlarse
تصویری از مسخره کردن
تصویر مسخره کردن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
مسخره کردن
uitlachen, spotten
تصویری از مسخره کردن
تصویر مسخره کردن
دیکشنری فارسی به هلندی
مسخره کردن
глузувати , насміхатися
تصویری از مسخره کردن
تصویر مسخره کردن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
مسخره کردن
насмехаться
تصویری از مسخره کردن
تصویر مسخره کردن
دیکشنری فارسی به روسی
مسخره کردن
szydzić
تصویری از مسخره کردن
تصویر مسخره کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
مسخره کردن
verspotten, spotten
تصویری از مسخره کردن
تصویر مسخره کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
مسخره کردن
zombar
تصویری از مسخره کردن
تصویر مسخره کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(جَ بَ تَ)
استهزا کردن. مسخره کردن:
بر خریدار فنون سخره و افسوس کنند
وآنگهی جز که همه تنبل و افسون نخرند.
ناصرخسرو (دیوان چ کتاب خانه تهران ص 99)
لغت نامه دهخدا
تصویری از منبره کردن
تصویر منبره کردن
منبره کردن منبر گرداندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مسترد کردن
تصویر مسترد کردن
پس دادن مستردداشتن: کتابی که ازفلانی گرفته بودم دیروز مسترد کردم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمسخر کردن
تصویر تمسخر کردن
بغلک زدن مسخره کردن ریشخند زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرخره کردن
تصویر خرخره کردن
تیمار کردن اسب
فرهنگ لغت هوشیار
فرو گرفتن چیره شدن مسخر ساختن: عاقبت شیراز و تبریز و عراق چون مسخر کرد وقتش در رسید. (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مسخر کردن
تصویر مسخر کردن
((~. کَ دَ))
فتح کردن، تسخیر کردن
فرهنگ فارسی معین
تسخیر کردن، به تصرف درآوردن، تصرف کردن، مسخر ساختن، گشودن، به تسخیر خود درآوردن، مسخر گرداندن، مسخر گردانیدن، تحت انقیادخود درآوردن، مطیع کردن، فرمان بردار کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از تمسخر کردن
تصویر تمسخر کردن
Ridicule, Deride, Mock, Taunt
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تمسخر کردن
تصویر تمسخر کردن
насмехаться , насмехаться
دیکشنری فارسی به روسی